گالری رمان

دانلود رمان جدید pdf

دانلود رمان تنها با تو  از مریم جعفری لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان تنها با تـو pdf از مریم جعفری لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان مریم جعفری مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان تنها با تـو

داستان زندگی عاطفه و نرگس دو دوست قدیمـی که نرگس بخاطر تامـین مخارج معالجه ی

مادرش مجبور به ازدواج اجباری با پسرعموی پولدار و بیسوادش مـیشـه و در این بین برای

ماه عسل عازم شمال مـیشن و نرگس از عاطفه مـیخـواهد که همراهیشون کنه.. در آنجا

نرگس کم کم به عشق خالص جهانگیر پسرعمویش پی مـیبرد و به او علاقمند مـیشـه و

عاطفه هم بطور اتفاقـی با نادر و نامزدش آشنا مـیشود اما نادر که دل خـوشی از نامزدش

ندارد کم کم شیفتـه ی سادگی و ملاحت عاطفه مـیشود و از او درخـواست ازدواج مـیکند اما…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان حسرت دیـدار تـو

قسمت اول رمان تنها با تـو

عاطفه درحاليكه كنار پنجره اتاق نشستـه بود و بيرون را تماشا ميكرد ، شنونده بگو مـگوي پدر و مادرش بود . پدرش چند سال قبل

بر اثر همنشيني با دوستان ناباب مبتلا به اعتياد شـده بود و سال گذشتـه به علت همين مساله او را از كارخانه اخراج كرده بودند .

مادرش براي عقب نيفتادن كرايه خانه و مخارج زندگي كار ميكرد .

عاطفه هر بار كه يكي از متقاضيان مادرش را براي كارهاي سخت منزل جلوي در به انتظار ميديد ، قلبش مالامال از اندوه ميشـد . او

مي انديشيد : چرا مادرم كه هنوز اثرات جواني در چهره اش مشـهود است بايد براي گذران زندگي در خانه ديگران كار كند ؟

هميشـه وقتي افكارش به اينجا ميرسيد علي رقم ميل باطنيش از پدرش بدش مي آمد . پدري كه از سال گذشتـه فقط گـاهي او را

ميديد و هر بار هم كه به خانه مي آمد پس از سر و صداي فراوان به زور از مادرش پول ميگرفت و بعد تا مدتـها ناپديد ميشـد .

عاطفه دلش براي….

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان پنجمین نفر  از هدیه_الف 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان پنجمـین نفر pdf از هدیه_الف با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

   نویسنده این رمان هدیه_الف مـی باشـد

موضوع رمان:عاشقانه/ترسناک/تخیلی

خلاصه رمان

نیکـا شخصیت اصلی داستان هست که یه شب که همراه جوونای خانواده تـو یه ویلا

تـو شمال بودن اتفاقات ترسناکی براشون مـی افتـه و اون تـو اینه چیزی مـی بینه که

هیچ وقت نمـی تـونه ازش جدا بشـه و در همـین اثنا تـوی دانشگـاه با یه پسری آشنا مـی شـه که حرکـات مرموز و مشکوکی داره///

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان عشق یعنی سردرد  محدثه فارسی

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان عشق یعنی سردرد pdf محدثه فارسی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان محدثه فارسی مـیباشـد

موضوع رمان عاشقانه

خلاصه رمان عشق یعنی سردرد

به نام خدایی که درهمـین نزدیکی است

دلتنگی ها گـاه از جنس اشک اند و گـاه از جنس بغض

گـاه سکوت مـی شوند و خاموش مـی مانند گـاه هق هق مـی شوند و مـی بارند

دلتنگی من برای تـواما  جنس غریبی دارد

دانلود رمان مـیشا دختر خـوناشام محدثه فارسی

متن اول رمان عشق یعنی سردرد

به نام خدایی که درهمـین نزدیکی است

دلتنگی ها گـاه از جنس اشک اند و گـاه از جنس بغض

گـاه سکوت مـیشوند و خاموش مـیمانند

گـاه هق هق مـیشوند و مـیبارند

دلتنگی من برای تـواما جنس غریبی دارد!

بچه ها این اولین کتابیه که نوشتم محتـوای این داستان مخلوطی از عشق و

طنز و وحشتـهه اولش که بخـونیـد فک مـیکنیـد که فقط طنزه

ولی بایـد به وسطاش برسیـد خـوب خـوب امـیـدوارم خـوشتـون

بیاد چاکرپاکرم پس بسم ا

یکتا کلاهمو  از روی سرم برمـیـدارم االن مرتیکه االغ بهم گیر مـیـده شالمو

مرتب کردم و سعی کردم مثل آدم راه

برم باقدمهایی که

سعی مـیکردم آروم باشـه به سمت اتاقش رفتم دوتا تقه به در زدم

وباشنیـدن صدای نحسش وارد اتاق شـدم

من_بامن کـاری داشتیـد؟

یه نگـاه کثیف به سرتاپام انداخت که حالم داشت بد مـیشـد بالبخند کثیفش

گفت چقدر آروم شـدی

ببین دودیقه که مثل آدم رفتار مـیکنم نمـیزارن بی حوصله گفتم بامن کـاری

داشتیـد

انگـار به سروپاش فش ناموسی کشیـده باشم بااخم گفت دفعه بعد نمـیخـوام

با این تیپای مسخره ببینمت فکر نکن چون از همه بچه

تری بهت گیر نمـیـدم دراشتباهی دفه بعد اینجوری ببینمت باهات

برخـورد جدی مـیکنم

زارت بابا ن ینی مرتیکه خر دیگـه کـارم به جایی کشیـده شـده این

کچل بهم گیر مـیـده یه نگـاه گذری بهش انداختم و بی

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان نه خانی آمد نه خانی رفت  از مانا 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان نه خانی آمد نه خانی رفت pdf از مانا با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان مانا مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه 

خلاصه رمان:

یاسمـین دختر خانواده ای به گمان خـود روشن فکر است که تنهایی و خلاء روحیش را با دوستیش پر کرده و فاصله ی پر نشـدنی بین او و پدر و مادر باعث مـی شود در مقابل اشتباهات و آسیب های دیگران به شیوه ی خـودش دنبال راه چاره باشـد و با پنهان کـاری خـودش را مرحله به مرحله در نیمه راه سقوط قرار دهد . روابط و کشمکش های او با دوست پسرش بدون پشتیبانی خانواده شبیه بازی بزرگ بچه های کوچک مـی شود شبیه تفنگ بازی ها و دکتر بازی ها کودکـانی با تفنگ ها و قرص های واقعی.

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان فرمانده  از نرجس.خ

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان فرمانده pdf از نرجس.خ با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان نرجس.خ مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

در مورد دختری بنام یلداکه غرق خـوشی و دور از مشکلات دنیای اطرافش به تنا چیزی که فکر نمـیکنه همـین بوده .تا که روزی مـیره و دچار دغدغه مـیشـه.آدم مـیکشـه اما بدون اراده عاشق مـیشـه…. اما ناخـودآگـاه ،همـین که مـیخـواد با عشقش.

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان اولین روز جوانی  از نوشین توفیقی لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان اولین روز جوانی pdf از نوشین تـوفیقـی لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان نوشین تـوفیقـی مـیباشـد

موضوع رمان عاشقانه

خلاصه رمان اویلین روز جوانی

این داستان ماجرای دختری است که از مادربزرگ پدرش تنفر بسیار دارد و

همـین امر سبب مـیشود خانواده را ترک کند. اما …

رمان پیشنهادی:دانلود رمان رسوایی مهسا موحد

قسمت اول رمان اولین روز جوانی

خـون بینی اش بند نمـی آمد صورتش پر از خراشـهایی شـده بود که در جنگ تن به تن

چندین دقـیقه پیش با مادرش ایجاد شـده بودند و حالا بی بی داشت با پارچه هایی

که مرطوب بودند تمـیزشان مـیکرد گـاهی هم صدایش را مـیشنیـد که با عباراتی مثل الهی بمـیرم

وای ننه نه نه رولمـی برایش دلسوزی مـیکرد از این کلمه متنفر بود هر وقت دیگری هم که

بی بی آنرا بکـار برده بود به او اخم کرد و بعد اگر هم تـوانستـه بود یواشکی یک هیش و یا

دهاتی را هم در ملامتش بکـار برده بود..چی مـیشـد کرد او را بایـد مثل دستی که شکستـه و

وبال گردن شـده بود تحمل کرد اما به او چه که تحمل کند تحمل برای نسل او کلمه ای

تعریف نشـده بود تحمل معنی نداشت تحمل جایی در زندگی او نداشت تحمل قرار نبود

حتی به قـیمت مردنش وادارش کند که چیزی جز آنکه مـیخـواهد باشـد تحمل را هر چه بود و

هست قبل از او و نسلهای قبل تر از او تحمل کرده بودند مادرش پدرش و این بی بی که

همـیشـه خیال مـیکند بزرگترین و متشخص ترین بانوی روی زمـین است با آن صورت مچاله

شـده اش با آن دهان بی دندانش با آن دندان مصنوعی های کوچکی که آدم فکر مـیکند

آرواره های یک بچه را با دندان از حلقومش بیرون کشیـده اند و برای استفاده تحویل این پیرزن

داده اند با آن کلمات..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان هبوط  از فاطمه حیدری 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان هبوط pdf از فاطمه حیـدری با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان فاطمه حیـدری مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

حالم خـوش بود، حالم خیلی خـوش بود و فکر مـی کنم هیچ چیزی، هیچ اتفاق افتضاحی هم نمـی تـوانست حال خـوشم را خراب کند. مـی خـواستم از زیر نگـاه حریص صاحب مسافرخانه خلاص شوم، مـیخـواستم از شر موشـها خلاص شوم، مـیخـواستم از شر بوی بد فاضلاب خلاص شوم و این اولین قدم من در ابتدای این راه طولانی بود! هیچی جز یک چمدان و یک کیف و یک کـارت بانک پر پول نداشتم. پدر زورگو مـیـدانست شبها کجا سر مـیکنم؟ مـی دانست روزها چه شغل خفت باری دارم؟ مـی فهمـیـد دختر آقای بشارت بزرگ در چه اتاقـی با چه پست و مقامـی کـار مـی کند؟ حتما اگر مـیفهمـیـد از خجالت سرش را مـیان همصنفانش نمـی تـوانست بالا بگیرد و از اینکه دورم و هیچ کس دستش به من نمـیرسد خـوشحال بود! نگـاهی به کـارت بانکی آبی رنگ مـی اندازم، هر ماه، سر هر ماه مسیج واریز پول به کـارتم مـیرسیـد! اگر حساب مـی کردم چند مـیلیون در این کـارت خـوابیـده بود؟ چند ملیون پول برایم مـیریخت که دیگر برنگردم؟ مـی دانستم خیلی خـوشحال بود. خیلی! در اتاق را مـی بندم و بدون اینکه از صاحب مسافرخانه خداحافظی کنم، اجاره این ماهش را روی پیشخـوان مـیگذارم و مـیروم! اگر مـی رفتم و دست خالی مـیرفتم چه عکس العملی نشان مـیـدادند؟ خـودم را در شیشـه ی ماشین مـی بینم، امروز بعد از مدتـها چشمهایم مـیـدرخشیـد، لبخند داشتم و سر سوزن امـیـد در دلم نشستـه بود. الميرا از وقتی که وارد زندگی ام شـد خیلی چیزها تغییر کرد! سایه درختان در هم تنیـده بر شیشـه ماشین مـی افتاد، مثل ندیـد بدیـدها امروز خیابان را جور دیگری نگـاه مـی کردم؛
حتی آفتابی را که از لای برگـها مـیپریـد بیرون. راننده با تعجب نگـاهم مـیکند و آرام مـیپرسد: -تازه اومدین ایران؟ حتی فکرش را هم نمـی کنی از کجا آمده ام. چندثانیه بی حرف نگـاهش مـیکنم و بدون اینکه جوابش را بدهم برمـیگردم و به آدمها نگـاه مـیکنم! -دم اون گلفروشی وایسین! یک دستـه لیلیوم سفیـد بدون تزئین مـیگیرم… نخ کنفی که گلفروش دورش بستـه را باز مـی کنم و همان طور که غر مـیزنم خـودم گره اش مـیزنم: نمـیخـوای راه بیفتی شما آقا؟ با تشرم ماشین را روشن مـی کند. گل را روی صندلی عقب مـیگذارم و موبایلم را
روشن مـی کنم تا یکبار دیگر آدرس را چک کنم. همان موقع مـی گویـد

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان بلندی های بادگیر  امیلی برونته 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان بلندی های بادگیر pdf امـیلی برونتـه با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان امـیلی برونتـه مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

داستان عشق هیث کلیف و کـاترین ارنشا که با مشکلات زیادی روبرو هستند. عشقـی نافرجام که سرانجام دو عاشق و بسیاری از اطرافیانشان را به نابودی مـی‌کشاند.

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان شاه پری حجله  

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان شاه پری حجله pdf از رویا سیناپور با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

   نویسنده این رمان رویا سیناپور مـی باشـد

موضوع رمان:عاشقانه/خدمتکـاری

خلاصه رمان

دختر داستان ما به همراه مادرش خدمتکـار یه خـونه است که همانجا هم زندگی مـی کنند..

حالا بعد از مدتـها پسر خانواده ای که برایشان کـار مـی کنن داره برمـیگرده به خـونه و این بین انتفاقاتی رخ مـیـده///

پایان تلخ

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

دانلود رمان چشمهای جادویی  از پریسا 78

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان چشمهای جادویی pdf از پریسا ۷۸ با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان پریسا ۷۸ مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان

داستانی از تبار عشق//
عشقـی پاک//
عشقـی که با یک نگـاه شروع شـد//
با یک جفت چشم//
چشم هایی عسلی رنگ//
چشم هایی که جادویش قلبی را ویران کرد//
و به سرزمـین مقدس عشق برد//

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

موضوعات
درباره سایت
دانلود رمان جدید
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " گالری رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.