دانلود رمان برده عشق  از کلثوم حسینی لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان برده عشق pdf از کلثوم حسینی لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان کلثوم حسینی مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی/پلیسی

خلاصه رمان برده عشق

نگـاه مخمورم رو به پسره دوختم و با حرص لگدی بهش زدم که پخش زمـین شـد

شیما باهیجان تشویقم کرد ولی بی حوصله سیگـار رو پرت کردم و یقه احسان رو

کشیـدم و سمت پیست رقص رفتیم دستم روی شونه اش گذاشتم؛هی

مراقب باش رقصت ازم کم نباشـه آبروم ببری نفلت کردما…مـی دونم پسرا رو

پشیزی ارزش قائل نیستی و این بین شانس بامن یار بود باخشونت هلش دادم که

ازم فاصله گرفت وقتی نگـاهم به پسره فوق العاده جذاب و

خـوش تیپ روبه روم افتاد برق از سرم پریـد و موذیانه لبخند اغوا کننده ای زدم

تـودلم زمزمه کردم ” خـودت کرم ریختی بشر“

پسره با اون چشم های دریایش بهم اشاره کرد: من مـی شناسمت تـو

همون دختر مغرور ومعروف پارتی ها هستی سبنا درستـه؟

نیشخندی یک طرفه ای کردم و با لحن قاطع جواب داد؛  که چی؟

شونه ای بالا انداخت: هیچی ازت خـوشم اومده مـی خـوام سینگلم بشی؟

رمان پیشنهادی:دانلود رمان چورچین کلثوم حسینی

قسمت اول رمان برده عشق

تـودلم خندیـدم ولی سرد و نگـاه عاری از تحقـیر حواله اش کردم؛ تـورو در حد خـودم نمـی بینم جناب!

نگـاهی به بچه ها انداختم هرکس مشغول کـاری بود پس فرصت و غنیمت

شمردم و سمت بار رفتم و سفارش قدیمـی ترین نوع نوشیـدنی رو دادم  بادستم به مـیز ضرب گرفتـه بودم

خـونسرد سمت دهنم بردم و جرعه جرعه مـی نوشیـدم

بی تفاوت خـودم به مـیزلم دادم: ادامه بده!

تـوام نمـی خـوای دست از سر این همه غرزدنات برداری؟

ولمون کن بزار راحت باشم نشو کـابوس دههه!

رز سری به معنی تاسف تکون داد و بی حرف ازم دور شـد

کلافه بادستم سرم که به شـدت سرد مـیکرد رو

 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان