دانلود رمان دکل  از الیخاس

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دکل pdf از الیخاس با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان الیخاس مـی باشـد

موضوع رمان:ترسناک/هیجانی

خلاصه رمان

همه ی اتفاقات مربوط به یک دکل قدیمـیه نقطه ی مشترک

همه شخصیت های داستان برمـیگرده به دکل..

هرکس که خـودش رو درگیر ماجرای دکل کرده یا مرده یا مـیمـیره//

رمان پیشنهادی:دانلود رمان عرق سگی مسیحه زادخـو

قسمت اول رمان دکل

ﮔﻮﺷﯽ اش را ﺑﯿﺮون آورد و ﭘﯿﺎﻣﮏ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺷﺎﻫﺮخ زد:

ﻣﻦ دارم ﻣﯿﺮم ﺳﺮاغ اﯾﺴﺘﮕﺎه رادﯾﻮ…ﻣﻄﻤﻌﻨﻢ ﯾﻪ ﭼﯿﺰی دﺳﺘﮕﯿﺮﻣﻮن ﻣﯿﺸﻪ!!

ﭘﯿﺎﻣﮏ ﺑﻌﺪی را ﺑﺮای ﺧﻮاﻫﺮش ﻓﺮﯾﺒﺎ زد ﻫﻤﯿﻨﮑﻪ ﺧﻮاﺳﺖ ﮔﻮﺷﯽ اش

را ﺧﺎﻣﻮش ﮐﻨﺪ ﺷﺎﻫﺮخ ﺟﻮاﺑﺶ را داد:ﻧﺮو…ﺑﺰار ﺑﺎﻫﻢ ﻣﯿﺮﯾﻢ!!

ﻓﻬﻤﯿﻪ ﭘﻮزﺧﻨﺪی زد و ﺗﻮی دﻟﺶ ﻟﻘﺐ ﺗﺮﺳﻮ را ﺑﻪ ﺷﺎﻫﺮخ داد

ﺑﻼﺧﺮه دﻟﺶ را ﺑﻪ درﯾﺎ زد و ﮔﻮﺷﯽ اش را ﺧﺎﻣﻮش ﮐﺮد ﻣﻘﻨﻌﻪ

ﮐﻮﺗﺎﻫﺶ را ﺟﻠﻮﺗﺮ ﮐﺸﯿﺪ و ﻣﻀﻄﺮب ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ اﻃﺮاف اﻧﺪاﺧﺖ…

اﺻﻮﻻ اﯾﻦ ﺷﻬﺮ زﯾﺎدی ﺧﻠﻮت ﺑﻮد ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ آن ﻣﻮﻗﻊ ﺷﺐ دﯾﮕﺮ

ﭘﺮﻧﺪه ﻫﻢ ﭘﺮ ﻧﻤﯿﺰد ﭘﺲ ﺟﺎی ﻧﮕﺮاﻧﯽ ﻧﺒﻮد ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺎل اﺳﺘﺮس

داﺷﺖ ﺑﻼﺧﺮه ﮐﺎرش ﻏﯿﺮ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺑﻮد ﻧﺒﻮد؟؟ﻗﻔﻞ را ﺑﺎ ﮐﻠﯿﺪی ﮐﻪ

داﺷﺖ ﺑﺎز ﮐﺮد و داﺧﻞ ﺷﺪ…زﯾﺎدی ﺗﺎرﯾﮏ ﺑﻮد ﺣﺴﺎﺑﺶ را ﮐﺮده ﺑﻮد

ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﯾﮏ ﭼﺮاغ ﻗﻮه ﮐﻮﭼﮏ از ﺧﺎﻧﻪ ﻫﻤﺮاﻫﺶ اورده ﺑﻮد…

ﭼﺮاغ ﻗﻮه را روﺷﻦ ﮐﺮد و روی وﺳﺎﯾﻞ و اﺷﯿﺎ اﻧﺪاﺧﺖ…ﻫﻤﻪ ﮐﻬﻨﻪ و

زﻧﮓ زده ﺑﻮدﻧﺪ ﮐﻤﯽ ﮐﻪ ﺟﻠﻮﺗﺮ رﻓﺖ اﺗﺎﻗﮏ ﻋﺎﯾﻖ در ﻧﻮر ﭼﺮاغ ﻗﻮه ﻧﻤﺎﯾﺎن ﺷﺪ…

ﺧﻮدش ﺑﻮد اﺗﺎﻗﮏ رادﯾﻮ ﺑﯽ ﻣﻌﻄﯽ وارد اﺗﺎﻗﮏ ﺷﺪ و روی ﺻﻨﺪﻟﯽ

ﮔﻮﯾﻨﺪه ﻧﺸﺴﺖ ﺑﺎ اﯾﻦ ﮐﻪ دم و دﺳﺘﮕﺎه از ﺑﯿﺦ و ﺑﻦ ﮐﻬﻨﻪ ﺑﻮد و

ﻣﺎل دوره ی ﻋﻬﺪ ﺑﻮق اورا ﺑﻪ وﺟﺪ آورده ﺑﻮد…ﮔﻮﺷﯽ اش را ﺑﯿﻮن

درآورد و ﭼﻨﺪ ﻋﮑﺲﮔﺮﻓﺖ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻋﮑﺲ ﻫﺎ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻧﺒﻮد ﻧﻮر اﻓﺘﻀﺎح ﺑﻮد

ﮐﻤﯽ ﺳﺮک ﮐﺸﯿﺪ ﺗﺎ ﭼﯿﺰ ﻣﺸﮑﻮﮐﯽ ﭘﯿﺪا ﮐﻨﺪ روی ﺻﻨﺪﻟﯽ ﯾﮏ ﺗﺎﺑﯽ ﺧﻮرد و

ﺗﻮی ﻣﯿﮑﺮوﻓﻦ ﺷﺮوع ﺑﻪ…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان