دانلود رمان با یادت زندگی کردم  از س.شب لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان با یادت زندگی کردم pdf از س.شب لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان س.شب مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/غمـگین

خلاصه رمان با یادت زندگی کردم

داستان درباره ی عشقـی دیـده نشـده از دختری سرخـورده از عشقه که پس از

سالها دوری از عشقش زمانه دوباره اونو مقابل عشق قدیمـیش قرار مـیـده

رمان پیشنهادی:دانلود رمان عرق سگی مسیحه زادخـو

قسمت اول رمان با یادت زندگی کردم

باتنی خیس عرق از خـواب پریـدم بازم همون کـابوس تکراری سال هنوز دست از سرم برنمـیـداره

بازم اون خندهای ۸ نمـیـدونم کی قراره از شرش خلاص شم باگذشت لعنتی خیلی وقت بود که

کـابوس نمـیـدیـدم ولی انگـار دوباره شروع شـده بود اوایل هرشب کـابوس مـیـدیـدم ولی کم کم کـابوسام

کم شـده بود ولی چند وقتـه دوباره به سراغم امده انگـارهمون شب بود هنوز صدای خندهای اونو گریه های

خـودم تـو سرمه نشـده بود اروم به طرف دستشویی رفتم ۵ از روی تخت بلند شـدم ساعت هنوز بصورتم

اب زدم به چهره ی پریشونم نگـاه کردم چقدر با خـودم غریبه بودم به اتاق برگشتم دوباره روی تخت دراز

کشیـدم به سقف خیره شـدم کی مـیخـوای دست از سرم برداری من واقعا عاشقت بودم چرا باهام اون کـارو

کردی اینقدر به سقف نگـاه کردم که کم کم چشمام بستـه شـد با صدای در بیـدار شـدم مامان امد تـو اتا

بیتا جان مادر بیـدار شو امروز مـگـه کلاس نداری مامان بیـدارم امروز صبح کلاس ندارم بابا رفتـه نه

باز کـابوس دیـدی نه پس چشمات چرا قرمزه مجبور بودم بهش دروغ بگم نمـیخـواستم نگرانش کنم بخاطر

ریمل جدیـده فکر کنم جنسش زیاد خـوب نبود بهش حساسیت پیـدا کردم مـگـه نمـیگم اینقدر از این اشغالا

به چشمات نزن اخر کور مـیشی باشـه سعی مـیکنم کمتر بزنم حالا شما بریـد پایین من الان مـیام مامان

از اتاق بیرون رفت اون اوایل که کـابوسام بیشتر

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان